بازخوانی یک گفتگو با حسین شهابی کارگردان سینما | نکبت و گرفتاری مردم اثرهنری نیست
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۲۵۵۲
به گزارش همشهری آنلاین، سینما در ابتدای تاریخ پیدایی خود نوعی سرگرمی بود و شاید منبعی برای کسب پول. اما خیلی زود ظرفیتهای خودش را در زمینه آموزش و مفاهیم مورد نظر سازندههای فیلم نشان داد. این را که چه بپوشیم و چه بخوریم و چگونه با زندگی رودررو شویم در خود نهفته داشت، سیاست هم خیلی فوری از این ماجرا در بسیاری از موردها استفاده کرد اما شکستش امری حتمی بود زیرا این اسب (سینما) به راحتی به کسی سواری نمیدهد! فیلم «بیصدا» در مورد مواجهه با یک بیماری و برخورد اطرافیان با بیمار است و اینکه چه سختیهایی را پیش رویشان میآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالهای اخیر در باره سرطان فیلمهایی چون «نیمرخها» ی ایرج کریمی ساخته شد. شما چرا فیلمی با جذابیتهای کمتر دراماتیک در این رابطه ساختید؟
اتفاقا فیلمبردار فیلم من مجید گرجیان فیلمبردار همان فیلم مرحوم کریمی است اما من از ابتدا خواستم به سمت آن فضا نروم و فیلم بار دراماتیک و داستانی بالایی پیدا نکرد بلکه تلاش داشتم به سرطانیها وفادار بمانم. فیلمهای کمی هستند که به موضوع چنانکه برای این بیماران اتفاق میافتد توجه دارند.
اما شما سعی کردید از جذابیتهای سینمایی دور بمانید.
من قواعد سینما و کادربندی را بلد هستم و از نزدیک با مشکل بیماران سرطانی آشنا بودم اما اینگونه که خودم یا اطرافیانم درگیر این بیماری باشند، نبوده است. البته یکی از دوستان نزدیکم به بیماری سرطان مبتلا شده، از این رو در طول تلاشهایی که برای مداوای او انجام میدادیم با واقعیتهایی درباره این بیماری آشنا شدم که من و حتی بسیاری از افراد شاید از آن خبر نداشته باشند. دیدن این واقعیتها محرک اصلی برای نوشتن فیلمنامه شد. من وسط این ماجرا قرار گرفتم اما به مرور با این بیماران آشنا شدم و فهمیدم داستان تلخ و تکاندهندهای در این رابطه وجود دارد و تحتتأثیر فضای تلخ و شکننده آنها قرار گرفتم. من بلدم برای فستیوالها و برای مردم فیلم بسازم. نخواستم فیلمی بسازم که تصویر ناواقعی از آنها نشان دهد.
چرا با این حال فیلم مستند نشد؟
من مستندساز نیستم و شاید آن شیوه را بلد نباشم. نمیخواستم با این فیلم برایم اتفاق مالی بیفتد بلکه میخواستم چهره درستی از آنها نشان دهم. در رابطه با بیماران سرطانی اتفاقهای تلخی میافتد که به آنها آمپولها و قرصهای تقلبی فروخته میشد؛ دولت هم در جریان است اما این موضوع ادامه داد. من جرأت کردم که این فضا را در فیلمم نشان دهم و به تلویزیونی شدن یا سینمایی بودن آن کمتر فکر کنم.
اما این طوری شکست گیشه را تجربه میکنید. با این مسئله مشکلی ندارید؟
نه. من فیلم را با جیب خودم و با سرمایه شخصی ساختم. هدفم این بود که کاری برای بیماران انجام دهم. من نمیخواستم فیلمی درباره سرطانیها بسازم اما میخواستم کار مهمی برای آنها انجام دهم. درباره فیلم هر چیزی میتوان گفت و هر کسی با نگاه خودش آن را داروی میکند. سینما محل اختلاف عقاید است چون سند قطعی برای اظهارنظر در دسترس نداریم. من پای اعتقادم میایستم و تا به حال از سینما پول نگرفتم و فقط پول به آن آوردم. معلوم است که در مسیرم اشتباه هم دارم. متأسفانه سازمانهای دولتی و غیردولتی که در خصوص بیماری سرطان و کمک به این بیماران فعالیت میکنند از ساخت فیلم حمایت نکردند.
اما این فیلم بسیار شخصی است و بیاعتنا به گیشه. اینطور نیست؟
هر فیلمسازی در کارنامه کاریاش یک فیلم شخصی دارد و این شاید همان فیلم شخصی من است. شخصی به این معنا که فیلمساز دوست دارد، بدون توجه به مناسبات اکران و خوشامد این و آن، شخصیترین حرفش را بگوید و البته این فیلمها همیشه با فرازوفرودهای بسیاری همراه هستند.
پایانبندی فیلم بسیار پُرنشانه و البته مبهم است. درباره این بخش از فیلم بگویید.
در پایانبندی هفت نشانه گنجانده شده است. ما میبینیم دوبسته قرص روی میز کنار دست رختخواب پیام معینی قرار دارد، احتمال دارد که خود پیام قرص را اشتباه خورده باشد چون اشتباه خوردن قرص باعث بالا رفتن دوز بدنش شده و مشکلات جدی و مرگ به همراه دارد. از طرف دیگر جعبه قرص همیشه در جیب ساغر همسر پیام است اما در انتها روی میز قرار گرفته است. شاید ساغر به دلیلی این قرص را کنار دست او گذاشته است. در جای دیگری از فیلم دکتر به خسرو دوست پیام میگوید مواظب باش که اصل قرص سفید رنگ است و ما در این صحنه میبینیم که قرص قرمز رنگ است شاید او آن را اشتباه خریده یا شاید هم تعمدی در کار بوده است.
بازیگرها بر اساسی انتخاب شدهاند که به فضای فیلم ارتباط دارند. مانند مشکلات پیام دهکردی یا تیمارداری مرضیه وفامهر در زندگی واقعی. درباره انتخاب بازیگر بگویید.
این نقشها بر اساس پارامترها و مشخصههایشان به بازیگرها سپرده شد که البته هر یک به دلایل متفاوتی بودند، اما همینقدر میتوانم بگویم که هیچ انتخابی به هیچ دلیلی به من تحمیل نشده است، حتی اگر نتیجه کار به میزان انتظارم نبوده باشد. من به بازیگری تکنیکی اعتقاد ندارم و از پیام دهکردی خواستم که خلع سلاح شده و بدون توجه به مسائل تکنیکی وارد فیلم شود.
این فیلم براساس زندگی پیام دهکردی و موضوع سرطان او بود؟
نه، من از این واقعه خبر نداشتم و دستیارهایم به من گفتند. من یکی دو تا کار از پیام دهکردی دیده بودم که از آنها خوشم نیامده بود. من با ۵۰۰ نفر آدم سرطانی صحبت کردم و متوجه شدم آنها از زمانی به بعد آرامآرام به فکر مرگ میافتند و با آن کنار میآیند. پیام دهکردی را در فیلم انتخاب کردم اما در مقابل او مرضیه وفامهر را گذاشتم تا تکنیک بازیگری او را خنثی کند. پیام دهکردی در شمال زندگی میکند و وقتی بیماریاش جدی شد به آنجا رفت. او در عین حال پذیرفت که در فیلم من بازی کند. چون فهمید هدف من چیز دیگری است و نشان دادن نکبت و گرفتاری مردم، اثر هنری نیست.
کار با او آسان بود؟
ما چهار ماه و نیم تمرین کردیم، او بازیگری تکنیکی است و بعد از این همه مدت هنوز رگههایی از بازی تکنیکی در کارش وجود دارد. من بازی تکنیکی نمیخواهم و این را به او گفتم، چون اصلا این کارها در سبک من نمیگنجد.
با وجود دوری از تکنیک چرا سراغ بازیگرهای تکنیکی و تئاتری رفتید؟
بازیگرهای تئاتر شعور تحلیلی بالایی دارند. من تمرینهای طولانی برای بازیگر میگذارم و بازیگر سینما نمیآید در این تمرینها شرکت کند. روز اول دورخوانی ۴۰ نفر بخصوص از بین شاگردهای پیام در کنار ما بودند. من جنس دیگری از بازی او میخواستم و او گفت من برای هیچ پلانی پیشنهادی ندارم. خیلی سعی کردم او خودش نباشد. اصلا وسط کار میگفتم کات پیام دهکردی شد! او گفت که من خیلی بد هستم؟ گفتم اتفاقا خیلی خوبی اما این نقش تفاخر و تکنیک را برنمیتابد. گفت تو از اسم من یک چیز ناپسند درست کردی که انگار باید از آن پرهیز کرد.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران سرطان بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران پیام دهکردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۲۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عزاداری مردم آذربایجان غربی در سوگ شهادت امام صادق(ع)
به مناسبت سالروز شهادت ششمین اختر تابناک سپهر امامت و ولایبت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مراسم عزاداری در خیابان ها، مساجد و تکایای آذربایجان غربی با شکوه خاصی برگزار شد.
دوستداران و عاشقان اهل بیت (ع) در خیابانهای شهرهای مختلف استان به ویژه در شهرستان ارومیه گردهم آمدند و در سوک شهادت جانسوز امام ششم شیعیان و رئیس مذهب جعفری در قالب دسته های سینه زنی و شاه حسین گویی عزاداری کردند و اشک ماتم ریختند.
مردم مؤمن و ولایتمدار و متدین ارومیه علاوه بر حضور در مساجد، تکایا، حسینیهها و اماکن مذهبی، امروز در خیابان امام خمینی ارومیه در سوگ صادق آل محمد (ع) به عزاداری پرداختند و ارادت خود را به خاندان اهل بیت (ع) ابراز داشتند.
مراسم سنتی شاه حسین گویی نیز توسط مردم ولایی و عزادار ارومیه با حضور اقشار مختلف از جوانان و پیران دوستدار اهل بیت در خیابان عطایی ارومیه برگزارشد.
باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان غربی ارومیه